16آذرمال دانشجوی ضد آمریکایی است!
خصوصيت بالقوه دانشجو در اين است كه با تحرك گرايش، استنباط، بصیرت و فهم خود فضا را تغيير دهد و همین خصوصیت 16 آذر 1332، را به عنوان يك روز مقاومت تاريخى، نه تنها در تاريخ دانشگاه تهران، بلکه در تاریخ ایران اسلامی مان به نام روز دانشجو نامگذاری و ثبت کرد. از آن پس، همه ساله به رغم كوشش رژيم و عوامل کودتا، دانشجويان دانشگاه های تهران و ديگر دانشگاههاى سراسر ايران مراسم و تظاهراتى به ياد آن روز برپا مى كردند و این سنت در دوره پس از انقلاب اسلامی هم ادامه یافت. اما آنچه که در اینجا می خواهیم به آن بپردازیم چرایی و چگونگی و اهمیت تاریخی روز 16 آذر سال 1332 می باشد. این روز عزیز و بسیار مهم به دليل قرار گرفتن در بطن ايام حكومت طاغوت، از تاريخ نگاري بسيار ضعيفي برخوردار است. خفقان حاكم بر آن سال ها و سالمند شدن شهود اصلي ماجرا در سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي باعث شد كه تاريخ شفاهي اين حادثه سرنوشت ساز كه از آن با عنوان سر آغاز جنبش دانشجويي ايران ياد مي شود از ضعف فراواني برخوردار باشد.
در تاريخ 24 آبان اعلام شد که نيکسون معاون رئيس جمهور آمريکا از طرف آيزنهاور به ايران ميآيد. نيکسون به ايران ميآمد تا نتايج «پيروزي سياسي اميدبخشي را که در ايران نصيب قواي طرفدار تثبيت اوضاع و قواي آزادي شده است» (نقل از نطق آيزنهاور در کنگره آمريکا بعد از کودتاي 28 مرداد) ببيند. در مقابل دانشجويان مبارز دانشگاه نيز تصميم گرفتند که در فضاي حکومت نظامي بعد از کودتاي سياه، هنگام ورود نيکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند. دو روز قبل از آن واقعه تلخ (14 آذر) زاهدي تجديد رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنيس رايت» ، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ايران بيايد. از همان روز 14 آذر تظاهراتي در گوشه و کنار به وقوع پيوست که در نتيجه در بازار و دانشگاه عدهاي دست گير شدند. اين وضع در روز 15 آذر هم ادامه داشت. و بيشتر اعتراض ها از دانشکده پزشکي و داروسازي و حقوق و علوم آغاز شد. صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجويان متوجه تجهيزات فوق العاده سربازان و اوضاع غير عادي اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثهاي را پيش بيني ميکردند. فضا بشدت آبستن حوادث و درگيري بود. بعد از گذشت مدتي براي جلوگيري از تنش و درگيري چندين دانشکده تعطيل اعلام شد و در ادامه سراسر دانشگاه به دستور رييس دانشگاه تعطيل گرديد. نيروهاي نظامي رژيم که بشدت رفت و آمد دانشجويان را کنترل کرده و در اين بين عده اي را نيز دستگير نموده بودند, با حضور در کلاس يکي از اساتيد دانشکده فني (مهندس شمس استاد نقشه کشي) زمينه اعتراض را در کلاس درس ايجاد کردند. آنان قصد داشتند دو دانشجو را که ظاهرا به حضور نظاميان در دانشگاه اعتراض داشتند را دستگير نمايند. دستگيري دو دانشجو کلاس را به هم زده، دانشجويي ديگر بر روي نيمکت کلاس فرياد مي زند: “آقا ما چقدر بي عرضه هستيم. چقدر بدبخت هستيم. اين کلاس نيست، اين درس نيست. يک عده اي بدون اينکه از استاد و از کادر دانشگاه اجازه بگيرند وارد کلاس ميشوند و هياهو در ميگيرد. تف به اين کلاس و تف به اين مملکت!” دانشکده فني به هم ميريزد و در محاصره کامل نظاميان قرار ميگيرد و به يکباره فرمان آتش صادر شده و دانشجويان در صحن طبقه اول به خون ميغلطند عدهاي زخمي شده و در اين ميان سه دانشجو به نامهاي قندچي و بزرگ نيا و شريعت رضوي به شهادت ميرسند. همان روز 16 آذر پليس توسط راديو اعلام کرد: “عدهاي از دانشجويان در کلاسهاي درس نشسته بودند و به پليس چهره خشني نشان ميدادند و پليس را مسخره ميکردند و اين باعث شده که پليس به واکنش بيفتد. پليس قصد زدن دانشجويان را نداشت ولي دانشجويان به پليس حمله کردند و ميخواستند اسلحهشان را بگيرند. پليس در قالب دفاع اين کار را کرده و قصدش زدن دانشجويان نبوده است.” فرداي آن روز شاه تيمسار مزيني را براي دلجويي به دانشگاه ميفرستد تا خودش را از اين گناه و تقصير تبرئه کند. وي با خانوادههاي شهدا ملاقات ميکند و در دانشگاه به ظاهر از اساتيد و روسا عذرخواهي ميکند. دو روز بعد از واقعه 16 آذر، نيکسون به ايران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهي که هنوز به خون دانشجويان بيگناه رنگين بود دکتراي افتخاري حقوق دريافت کرد. روز 16 آذر به عنوان روز مقاومت و ايستادگي دانشجويان اين سرزمين در برابر استعمار غرب و استبداد و خودکامگي در دفتر تاريخ اين سرزمين به يادگار ثبت گرديده است.
دكتر چمران كه خود از دانشجویان دانشكده فنی بوده و در روز حادثه در كلاس درس حضور داشته است در خاطرات خود این روز را این گونه توصیف میكند:
وقايع آن روز چنان در نظرم مجسم است كه گويى همه را به چشم مى بينم، صداى رگبار مسلسل در گوشم طنين مى اندازد، سكوت موحش بعد از رگبار، بدنم را مى لرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحين را در ميان اين سكوت دردناك مى شنوم. دانشكده فنى خون آلود را در آن روز و روزهاى بعد به راى العين مى بينم.
دكتر علي شريعتي در باره آنان نوشته است:«اگر اجباري كه به زنده ماندن دارم نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش ميزدم، همانجايي كه بيست و دو سال پيش، «آذر» مان، در آتش بيداد سوخت، او را در پيش پاي «نيكسون» قرباني كردند! اين سه يار دبستاني كه هنوز مدرسه را ترك نگفته اند، هنوز از تحصيلشان فراغت نيافتهاند، نخواستند ـ همچون ديگران ـ كوپن ناني بگيرند و از پشت ميز دانشگاه، به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خويش فرو برند. از آن سال، چندين دوره آمدند و كارشان را تمام كردند و رفتند، اما اين سه تن ماندند تا هر كه را ميآيد، بياموزند، هركه را ميرود، سفارش كنند. آنها هرگز نميروند، هميشه خواهند ماند، آنها «شهيد» هستند. اين «سه قطره خون» كه بر چهره دانشگاه ما، همچنان تازه و گرم است. كاشكي ميتوانستم اين سه آذر اهورايي را با تن خاكستر شدهام بپوشانم، تا در اين سموم كه ميوزد، نفسرند! اما نه، بايد زنده بمانم و اين سه آتش را در سينه نگاه دارم.
انتشار خبر واقعه 16آذر و كشته و مجروح شدن دانشجویان، بسیاری از دانشگاههای اروپا و آمریكا، با دانشگاه تهران ابراز همدردی كردند. در مراسم برگزاری سومین روز مقتولین، دهها هزار تن از مردم تهران و شهرستان ها بر سر مزار شهیدان در امام زاده عبدالله در شهر ری جلوگیری كنند، با شكست روبهرو شد. و دانشجویان به عنوان اعتراض به جنایتهای دولت كودتا، مدت 15 روز از شركت در كلاسهای درس خود داری نمودند.
حادثه 16 آذر 1332 به عنوان یك روز «مقاومت تاریخی» در تاریخ دانشگاه تهران ثبت شد. از آن پس همه ساله، دانشجویان دانشگاه تهران و دیگر دانشگاههای ایران مراسمی به یاد شهیدان آن روز بر پا كردند. تا آنکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی روز 16آذر به عنوان «روز دانشجو» در تاریخ ایران گنجانده شد.
حالا این سوال مطرح است که ۱۶ آذر در تاریخ ما با چه ویژگیهایی باید شناخته شود؟
جنبش دانشجوئی خصلت و خاصیتش در کشور ما لااقل اینجور است شاید در خیلی از کشورهای دیگر هم باشد. که ضد استکباری، ضد سلطه، ضد دیکتاتوری و طرفدار عدالت است. شروع این حرکت یا مقطع شناخته شدهی این حرکت، همین ۱۶ آذر است.
جالب است توجه کنید که ۱۶ آذر در سال ۳۲ که در آن سه نفر دانشجو به خاک و خون غلتیدند، تقریباً چهار ماه بعد از ۲۸ مرداد اتفاق افتاده؛ یعنی بعد از کودتای ۲۸ مرداد و آن اختناق عجیب سرکوب عجیب همهی نیروها و سکوت همه – ناگهان به وسیلهی دانشجویان در دانشگاه تهران یک انفجار در فضا و در محیط به وجود میآید. چرا؟ چون نیکسون که آن وقت معاون رئیس جمهور آمریکا بود، آمد ایران. به عنوان اعتراض به آمریکا، به عنوان اعتراض به نیکسون که عامل کودتای ۲۸ مرداد بودند، این دانشجوها در محیط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات میکنند، که البته با سرکوب مواجه میشوند و سه نفرشان هم کشته میشوند. حالا ۱۶ آذر در همهی سالها، با این مختصات باید شناخته شود. ۱۶ آذر مال دانشجوی ضد نیکسون است، دانشجوی ضد آمریکاست، دانشجوی ضد سلطه است.{حضرت آیت الله خامنه ای- دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت 24/9/1387 }
به هر حال جنبش دانشجوئی در کشور ما در تاریخِ ثبت شده و شناخته شدهی خود، همیشه ضد استکبار، ضد سلطه، ضد استبداد، ضد اختناق و بشدت عدالتخواه بوده است. این ممیزات جنبش دانشجوئی ما از روز اول است تا امروز.اگر کسی مدعی جنبش دانشجوئی باشد، اما این ممیزات را نداشته باشد، صادق نیست.
بعد از انقلاب هم شاهد تاثیر جنبش دانشجوایی در عرصه های مقاومت بوده ایم تشکیل سپاه پاسداران، جهاد سازندگی، تسخیر لانه جاسوسی ودر دوران درگیرهای کردستان بدون سلاح ومهمات در مقابل عوامل استکبار ایستادگی کردند و دفاع مقدس کسانی چون سردار حاج احمدمتوسلیان که حماسه علمیات فتح المین را خلق کرد. شهید علم الهدی و شهید قدوسی که در هویزه به شهادت رسیدند.وده ها شهید دیگرکه همه اینها تاریخچه جنبش دانشجویی است.در تمام دورانهای مختلف، در طول انقلاب، حوادث گوناگون، لحظههای حساس و خطیر، حضور دانشجویان مؤمن، متعهد، عدالتخواه، باگذشت، توانسته فضا را در جهت صحیح هدایت کند.جنبش دانشجوئی: ضد استکباری، ضد فساد، ضد اشرافیگری، ضد حاکمیت تجملگرایانه و زورگویانه، ضد گرایشهای انحرافی؛ اینها خصوصیات جنبش دانشجوئی است. در همهی این سالهای انقلاب، حضور دانشجویان در این صحنهها، حضور فعال و مؤثری بوده. دانشجوها گفتمانساز بودهاند، فضای فکری ساختهاند، گفتمانهای سیاسی و انقلابی را در جامعه حاکم کردهاند، که در موارد زیادی این وجود داشت.
والسلام علیک / ابراهیم رضاپور
1394/9/16